شایلینشایلین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

دنیای من

شادی مامانی وبابایی

1391/5/27 2:57
نویسنده : باران
695 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

شادی شفیع پور

عشق من

 

شادی مامانی وبابایی

 

وقتی به دنیا اومدی تازه من فهمیدم

میشه بیشتر دوست داشت

تو رکورد تمام دوست داشتنی هامو شکوندی

وقتی به دنیا اومدی تنها کسی بودی که بیشتر از خودم دوستت داشتم

. . . ودارم

. . . و خواهم داشت

 

niniweblog.com

مهربونمشادی

وقتی نگاه اولت تو چشم ما آشنا شد حتی شبها خونه ما با نور توآفتابی شد

هنوز صدای گریه هات تو گوشم آواز میخونه آهنگی که ساخته بودی قشنگترین بود تو خونه

دست کوچولو پا کوچولو حتی نفس هات کوچولو موهات مثال ابریشم پوست تنت عین هلو

به نرمی و لطافت ابرهای آسمونیه نوازش های نفست وقتی رو گونم میشینه

با اولین خنده ی تو شادی توی دلها نشست اسم تو باورم شدو غصه هارو در هم شگست

تقدیم به دختر مهربونم شادی

138٣

 

niniweblog.com

 

 
 

دختر مهربونم

من ریز به ریز خاطراتت رو توی دفتر خاطرارت نوشتم وحالا می خوام یه کوچولوشو بیارم اینجا

من به همون روشی میگم که تو دفتر خاطراتت نوشتم

niniweblog.com

وقتیکه به دنیا اومدم 2 کیلو و850 گرم وزنم بود و 50 سانتیمتر قدم بود . صورتم پر از مو بود مخصوصا پیشونیم که چرب جرب بود. اول بلد نبودم شیر بخورم ولی همون شب اول خیلی خوب یادگرفتم.

من پس از 10 روز هوشیارانه میخندیدم. اولین بار با گلهای خونه ی عزیزم حرف زدم . اینجوری:( آ آ آ آه ه ه)

وقتی دلم درد میگیره باید حتما یکی منو بقل کنه وگرنه آروم نمیشم (خوب یدونه دخترم دیگه)

من 3 ماهه شدم و به آهنگ « عمر کمه صفا کنه معین » خیلی علاقه دارم و فقط با اون آهنگ میخوابم .

من وقتی 2 ماهو25 روزم بود برای اولین بار قهقهه زدم . وقتی 3 ماهو 7روزم بود جیغ زدن یاد گرفتم.

سه شنبه 22 بهمن 81 بری اولین بار موهای نرمو لطیفم رو کوتاه کردم .

4 ماهو 8 روزم بود که برای اولین بار تونستم بدونه هیچ کمکی برگردم.

دقیقا 6 ماهم تموم شده بود که برای اولین بار سرما خودم « اچههههههههههههههه»

 

تشویق6 ماهو 8 روزم بود که نشستم «هوووووورررااااااااااا»تشویق

niniweblog.com

نیشخند7 ماهو 8 روزم بود که دندون درآوردمنیشخند

 

تشویق8 ماهو 6 روزگی چهاردست وپا رفتم تشویق

niniweblog.com

عاشق آهنگ های چرا و کوچه اقاقیها هستم .وقتی این آهنگ هارو میشنوم دس دسی میکنم. . .

نانای میکنم. . .

تشویق10 ماهو 25 روزم بود که راه افتادم تشویق

 

niniweblog.com

1 سال و 7 ماهگی

. کلی شیرین زبونی میکنم:

. سه , اوبی >>> سلام, خوبی

. صدای خیلی از حیوون هارو هم یادگرفتم

. تا حالا 16 تا دندون درآوردم

20/5/83

. همین الان یه جمله کامل گفتم « بیا به به اوتو »

درخت کوچک

16/6/83

تشویق. یکی دو هفته هست که دیگه من ج ی ش م و میگم.تشویق

18/8/83

من خیلی کارها یاد گرفتم :

تا 10 میشمرم . شکل عددهارو تا 5 بلدم.

بابا کم ...دوست کم.... شیشه شاشا نشدنی >>>>>شعر باباکرم از زبان شادی

27 ماهگی اولین نقاشیمو کشیدم

19/12/84

شکل های مثلث دایره مربع مستطیل متوازی الاضلاع ذوذنقه بیضی رو میشناسم 

 

 

افسوس3 خاطره ی خیلی تلخ که هیچ کدوم رونمینویسم

 niniweblog.com

تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1391 | نویسنده : باران
 

 

تو اگر دریایی

من فقط ماهی این دریایم

تو اگر ماهی باشی

من فقط هوای توی آبم

تو اگر خورشیدی

من مثل گلهای آفتاب گردون

تو اگر شاخه گلی تازه باشی

من یه پروانه به دور این گل

تو اگر شعر باشی

من فقط یک قلمم که تو را می جویم

من اگر رود باشم

تو واسم دریایی که همش دنبال تو میگردم

من اگر دشت باشم

تو تو گل زیبای این صحرایی

من اگر آهو باشم تو شکارچی وجود مایی

تو با اون لطفی که داری

تموم دنیامی

٢١/٧/٨٣

 

 

 

 

اصتلاحات اختراعیه خودم که معنیشو فقط خودم میدونم:

گلیلا 3تا 4 سالگی

اینجی, سینجی, سده بندندی 4 سالگی

مامانی آجیمو 5 سالگی

دیسدیگاری دیسدیگاری 5 سالگی

مامن گوشتی 6 سالگی

مامن گاشتا 6 سالگی

جان ملیکا 7 سالگی

مکنم- هی نی چانا,آه آه, هی نی چانا 8 سالگی

هی نی چانا به اتکال شادی 8 سالگی

فدابشم فدابشم 9 سالگی

.

.

.

5 ساله بودم که سن خودم و اطرافیانم خیلی برام مهم شده وسن همه رو میدونم

نازتو

1/7/88

روزی که به مدرسه رفتم وبرای اولین بار از مامانم جدا شدم اونقدر برای مدرسه ذوق داشتم که نمیدونستم چطور از مامانی جدا بشم غافل ازینکه بغض گلوی مامانی روگرفته و فقط چون تو خیابونه جلوی اشکاشو میگیره

.

.

.

از این به بعد شادی جونم خودش خاطراتشو می نوشت

 

شهریور87
 
 
چند سال بعد . . . .
 
 
 
مرداد 1391
 
 
مرداد 91
 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

لعیا جون مامان
28 مرداد 91 2:46
سلام دلم میخواد یه بوس سفت ازت بکنم دوست دارم خاله جونم


باشه ما آماده ایم
لعیا جون مامان
28 مرداد 91 3:03
خاله جونم خیلی جگری


sahar joon va hesam hamsari
2 مهر 91 18:50
jigare dokhtar ame nazam bokhoram pamshaloo man bazam khaterateto benevish ke koli hal kardam raftam oon mogheha


منم با خودت ببر
لفتن
sahar joon va hesam hamsari
2 مهر 91 18:51
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای من می باشد