شایلینشایلین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

دنیای من

بی همتای من

1391/5/26 3:11
نویسنده : باران
532 بازدید
اشتراک گذاری
 

شایلین

 
 

میلاد

از همون وقتی که فهمیدم هستی

از همون وقتیکه ٦ میلیمتر بودی

از اون موقع که هنوز تکون نمیخوردی و

از همون وقتی که برای اولین بار لرزیدی وبعدها تکون خوردی

از همون لحظه ای که برای اولین بار صورت کوچیک وقشنگتو دیدم

دوستت داشتم

دوستت دارم

و

می پرستمت

niniweblog.com

ساعت ١٢:٣٥ روز ٣١ شهریور ٩٠ برای اولین بار چشمهای زیبات دنیای رنگارنگ رو دید اما من ساعت ٣ صورت ناز و کوچولوتو دیدم(صورتی که هیچ وقت فراموشش نمیکنم)

٣ کیلو وزنت بود و ٥٠سانت قدت بود

niniweblog.com

تا ٥ روز آروم آروم بودی وفقط وقتی گرسنت میشد مثل یه پیشی کوچولو که میو میکنه گریه ی ناز میکردی اما از ٣ نیمه شب سه شنبه ٥ مهر شروع کردی به گریه های شدید و . . .

niniweblog.com

بگذریم

از ١٥ روزگی آگاهانه میخندیدی و از ٢٠ روزگی حرف میزدی

niniweblog.com

یه خاطره با مزه از این دوران

اختیار دستاتو نداشتی وگاهی اوقات دستت روی سرت میرفت و موهاتو میکندی و وقتی دردت میگرفت جیغ میکشیدی و محکم تر موهاتو میکندی و ما به زور باید مشتت رو باز میکردیم

niniweblog.com

گریه کردن پیشی کوچولوی ما

٣ ماه و١٠ روزت بود که جیغ زدن یاد گرفتی

وقتی ٩٧ روزت بودبوو کردن رو در حالی که آب دهنت رو میریختی بیرون یادگرفتی

و در همین روز برای اولین بار از پشت به روی شکم غلتیدی آفرین دختر زرنگم

niniweblog.com

پیشی کوچولوی ماحالا ٥ ماه و١٠ روزشه و خیلی چیزا یاد گرفته

وقتی من میگم وای وای وای موهامو میکنه

ماه 5

و

از روی شکم هم به پشت برمیگرده

niniweblog.com

عاشق با لیوان آب خوردنه

به قول قدیمی ها یکه شناس شده و همش میخواد بغل من باشه

 

دختر ملوسم ٥ ماه و٢٢ روزش بود که تونست بشینه

ایول ایول  ................      شایلین خشملو ایول

niniweblog.com

٢٠/١/٩١

توپ توپی و دّدّ (اف اف) رو میشناسه

نوروز

٩/٢/٩١

جیگرم بدون کمک از کسی یا چیزی خودش نشست

١٢/٢/٩١

اولین دندونت مبارکت باشه عسلم

niniweblog.com

 

niniweblog.com

١٥/٢/٩١

امروز برای دخترم یه روز متفاوته چون از دیشب میتونه چهار دست وپا بره

هوووووووورررررررررررراااااااااااااااااااااااااااا

niniweblog.com ا

خواهرش وقتی از مدرسه اومد از تعجب چشمهای خوشگلش باز مونده بود باباش هم همینطور آخه یدفعه تونست چهار دست وپا بره

ماه 8

١٨/٢/٩١ دس دسی

٢٠/٢/٩١ نانای

٢٨/٣/٩١

بدون تکیه به چیزی ایستاد ودس دسی کرد

niniweblog.com

یه خاطره شیرین

ما خیلی کارا به شایلین یاد میدیم اما اما جیگرم هر کاری که عشقش بکشه انجام میده مثلا نازی رو بهش یاد دادیم اما انجام نمیداد تا اینکه یه شب وقتی همه لامپها خاموش بود ومن خودمو به خواب زده بودمبدون اینکه من بهش بگم نازیم کرد

اما چه نازی ای دستش رو محکم میکوبید روی صورتم ومیکشید پایین و در آخر هم یه چنگ ضمیمش میکرد اما چقدر لذت بردم وقتی نگفته اینکارو کرد میگفت نانییییییییییییییییی نانییییییییییییییییییی

١٧/٤/٩١

باورم نمیشه دختر نانازم میتونه راه بره

niniweblog.com

 

niniweblog.comniniweblog.com

تاتی

١٣/٥/٩١

دخترم واسه خودش فوتبالیستی شده

niniweblog.com

وقتی میگه إ‌‌‌ إ‌‌ إ‌ إ إ = یعنی اینکه دریبل میکنه آخه هر موقع به توپ لگد میزنه باباش همینو میگه

دریبل میکننننننننننننننننننننننننننننه

 

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان میترا
24 مرداد 91 2:58
مرسی مامان میترا جون دختر شما هم همیشه سالم وسلامت باشه
sahar joon va hesam hamsari
2 مهر 91 18:45
ghorboonet beram man jigare khordanie man ishala bezoodi mese hame bacheha dige ghazahay khomshaze bokhori fadat sham


ایشالا-بیش باد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای من می باشد